کتاب کفش باز یکی از کتابهایی است که به تمام مدیران، بازاریابان و کارشناسان مارکتینگ پیشنهاد میشود. ولی این کتاب نه یک کتاب مدیریت است و نه یک کتاب بیوگرافی! بلکه به نظر من یک چیزی مابین این موارد است.
سال گذشته بود (اگر دقیقتر بگویم، 16 دی 1400) که این کتاب را هدیه گرفتم. بالاخره بعد از 10 ماه فرصت را مناسب دیدم که به سراغ این کتاب بروم و آن را بخوانم. حالا در این پست قصد دارم کتاب کفش باز را به شما معرفی کرده و نظر خود را در مورد آن بگویم.
لیست مطالب
کفش باز؛ خاطرات خالق نایکی
کتاب کفش بازی نوشته فیل نایت، بنیان گذار اصلی نایکی، یکی از بزرگترین تولید کنندههای انواع لوازم ورزشی در آمریکا و جهان است. از جمله رقبای این برند میتوان به 2 کمپانی آدیداس و پوما اشاره کرد.
داستان کتاب از زمانی آغاز میشود که فیل نایت جوان، سفر خود را به دور دنیا آغاز کرده تا بتواند یک بیزینس برای خود به وجود بیاورد. در این مسیر وی به کشور ژاپن رسیده و با یک کمپانی کفش سازی قراردادی را منعقد میکند تا کفشهای این شرکت را به صورت انحصاری در آمریکا به فروش برساند.
در طول سالیانی که وی شروع به فروش کفشهای ارزان ژاپنی در آمریکا میکند، فراز و نشیبهای فراوانی را تحمل کرده چندین بار کمپانی وی تا مرز ورشکستگی میرود و باز میگردد و در نهایت با تبدیل شدن به سهامی عام، نایکی در کنار غولهای بزرگ این صنعت قد علم میکند.
در کتاب کفش باز، میخوانیم که نقش شریک در کسب و کار چقدر مهم است و چگونه میتوان با استخدام افراد درست در موقعیتهای درست، فروش کمپانی و برندینگ آن را گسترش داد. یاد میگیریم که تبلیغات چگونه میتواند در شناساندن برند به افراد کمک کند و متوجه میشویم که سختترین کارها مانند دست فروشی و دوره گردی چگونه میتواند آوازه محصولات را به اقصی نقاط جهان ببرد.
کتاب کفش باز نه یک کتاب مدیریت است و نه یک کتاب بیوگرافی. بلکه کتابی است از جنس تجربه خالص و بدور از هر گونه اضافه گویی. خواندن کتاب مثل همراه شدن با دوستی است که شما فکر میکنید آن را میشناسید و سالهاست در سفری با وی همسفر شدید. در نهایت کتاب با توصیف وضعیت فعلی نویسنده به اتمام میرسد و متوجه میشویم که نه مبلغ درآمدی وی توانسته وی را راضی کند و نه معروف شدنش. بلکه چیزی که او را راضی و خوشحال کرده است این بوده که ……
کفش باز برای من چگونه بود؟
بعد از مدت زیادی به سراغ یک کتاب مدیریت رفتم و در کتابخانهای که پر از کتاب نخوانده بود، تصمیم گرفتم که کتابی را که سال گذشته برای کادوی تولدم به من داده شده بود، انتخاب کنم. کمی از خود خجالت میکشیدم که کتابهای مختلف در قفسه بدون خوانده شدن خاک میخورد و کمتر به سمت کتاب جدیدی میرفتم. به تازگی بود که خواندن کتابهای هری پاتر به زبان انگلیسی را تمام کرده بودم و الان میخواستم از دنیای فانتزی آن خارج شده و به سمت مدیریت بروم.
با شروع به خواندن کتاب کفش باز، چیزهای بسیار زیادی به دایره لغاتم اضافه شده که میخواهم بعضی از آنها را به شما بگویم.
1- ترازنامه صفر
ترازنامه صورت مالی است که هر شرکت یا شخصی میتواند داشته باشد. در واقع این ترازنامه از دو ستون بدهی و دارایی تشکیل شده و اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم:
به شما نشان میدهد که چه مقدار دارایی دارید و چه مقدار بدهکارید.
فیل نایت در کتاب گفته است که همیشه با بانک خود این مشکل را در زمان وام گرفتن داشته که آنها نمیخواستند مقدار وام وی را افزایش داده و میترسیدند که پولشان بر باد رود.
در واقع داستان از این قرار بود که فیل نایت هر آنچه که میفروخت را به همراه سود و وامی که میگرفت، دوباره در شرکت سرمایه گذاری میکرد و با آن کفش جدید میخرید. وی هیچ وقت به اندازه کافی در بانک پول نقدی نداشت و اگر زمانی فروش کاهش مییافت، عملا نمیتوانست از پس هزینههایش بربیاید. به همین دلیل وی تصمیم گرفت که همزمان با کار کردن در نایکی (که آن موقع با نام روبان آبی شناخته میشد) در یک شرکت حسابداری نیز کار کند تا حقوقی برای افزایش سرمایه شرکت داشته باشد.
یاد زمانی که بازی نوین را راه انداختم افتادم. در سال 97 که بازی نوین را با سرمایه 2 میلیون تومانی راه اندازی کردم، هر آنچه از فروش بازی رومیزی در میآوردم مجددا تبدیل به خرید بازی جدید میشد و همزمان در شرکت دیگری به عنوان کارشناس سئو و مدیر پروژه مشغول به کار بودم و حدودا 70 درصد از حقوقم هم تبدیل به بازی فکری میشد. وقتی که در سال 98 از شرکت خارج شدم و به صورت تمام وقت در بازی نوین مشغول شدم، در 3 ماه پاییز 98 که فروش کاهش پیدا کرده بود (اتفاقات آبان 98 و بعد از آن دی 98) عملا به مرز ورشکستگی رسیده بودم و کلی بازی فکری روی دستم مانده بود.
ولی توانستم با سرمایه گذاری که روی سئو از 6 ماه قبل داشتم، فروش خود را افزایش داده و مشکل را برطرف کنم. ولی الان که فکر میکنم، اگر نمیشد چه؟ الان ترازنامه بسیار برای من مهم است و قدمهای آهسته ولی مداوم بیشتری را بر میدارم.
2- دور زدن شرکا
در زمان خواندن کتاب، مشکلاتی که فیل نایت با شریک اول خود در ژاپن داشت، بسیار چشم من را گرفت. شرکایی که میخواستند وی را دور زده و خودشان فروش در آمریکا را در دست بگیرند و چالشهای نایکی برای حل این مشکل بسیار برایم جالب بود.
داشتن شریک خوب برای توسعه بسیار مهم است. اگر میخواهید برای کار خود شریک بگیرید، اول به شما پیشنهاد میکنم حداقل 1 سال با وی به صورت سرمایه گذاری کار کنید و به صورت کامل با وی شریک نشوید. بعد از اینکه فهمیدید به درد یکدیگر میخورید، شراکت خود را به صورت کاملا رسمی و قانونی در دفترخانه ثبت کرده و سپس کار خود را آغاز کنید.
معمولا پیشنهاد شراکت یکی از اولین کارهایی است که به من برای انجام کار سئو داده میشود. من این پیشنهادات را بدون دانستن جزییات رد میکنم زیرا میدانم تا زمانی که شناخت بهتری از طرف معامله پیدا نکردم، بهتر است درگیر این کار نشوم. از طرف دیگر از آنجایی که طرف حساب من یک شرکت دیگر است، عملا با وضعیت 50 50 رو به رو نیستم و شرایط کاملا پیچیده تر از این حرفها است که با شخصی مثل مدیر عامل شریک شوم بدون اینکه بدانم نظر هیئت مدیره در این مورد چیست.
به عنوان نمونه در یکی از پروژهها این مورد پیشنهاد شد و بعد از مدتی کار کردن از آنها خواستم که اگر در مورد جدی شدن شراکت جدی هستند، جلسهای با هیئت مدیره تشکیل شده و در مورد جزییات آن صحبت شود که در نهایت این اتفاق نیافتاد.
3- حل مشکلات آفلاین
یکی از مشکلات دیگر نایکی، حل مشکلات آفلاین کارشان بود. منظور از مشکلات آفلاین تمامی مواردی است که نمیتوان به صورت سیستماتیک و اتوماتیک انجام داد و باید یک شخص را برای آن منظور استخدام کرد. در سال 1976 ما مفهومی با نام دیجیتال مارکتینگ نداشتیم ولی اینکه چه کسی را در چه پوزیشنی استخدام کنیم، عملا یکی از اصلی ترین مشکلهای آن روز بود.
فرض کنید که شما یک شرکت کفش فروشی دارید و برای شغل فروشندگی درخواست کارمند میدهید. در این حالت فردی به شما مراجعه میکند که معلول است و نمیتواند راه برود. آیا شما چنین فردی را استخدام میکنید؟ احتمالا پاسخ بیشتر افراد به این پاسخ خیر باشد ولی فیل نایت کار دیگری کرد. وی این شخص را استخدام کرده و تبدیل به یکی از مدیران فروش نایکی کرد و در نهایت به عنوان یکی از سهامداران بزرگ این شرکت همان شخص معلول به همکاری خود ادامه داد.
کار یک مدیر، مدیریت کردن است نه دخالت کردن! مدیر باید بداند چه کسی را در چه پوزیشنی قرار دهد و از وی نتیجه کار را طلب کند. اگر مدیر قرار باشد خود تمام کارها را انجام دهد، دیگر چه نیازی به افراد دیگر است؟ در یکی از پروژههای خود با سند و مدرک نشان دادیم که نیاز به افزایش بودجه رپورتاژ و بک لینک هستیم و دلیل عقب افتادن ما از رقبا همین موضوع است. کارفرما اصرار داشت که دلایل ما اشتباه است. در صورتی که این شخص هیچ دیدی از دیجیتال مارکتینگ و سئو ندارد و بزرگترین چالش ما در این پروژه “کارفرما” است.
سخن نهایی
خواندن کتاب کفش باز را به تمامی کسانی که به دنبال یک کتاب متفاوت از جنس مدیریت هستند، پیشنهاد میکنم. این کتاب توسط انتشارات مختلفی چاپ شده و شما میتوانید هم به صورت آنلاین و هم در شهرهای کتاب یا کتاب فروشیهای سراسر کشور آن را تهیه کنید.
از شما میخواهم متفاوت ترین کتابی را که در سال 1401 خواندید، در بخش نظرات به دیگر دوستان معرفی کنید و خلاصهای از آن را برای ما بنویسید.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.